بهراد منبهراد من، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره

♥بهراد بهترین هدیه ی خدا♥

چکاب و فعالیت های 10ماهگی

وااااااااااااااای که دلم یک دنیا برای دوستای گلم و هم نشینی با اونا تنگ شده بود و من در عجبم که چه طور بعضی ها دیر به دیر میان و آپ می کنن  (این یه کنایه کوچولو بود به همون هایی که فکر کنم از شرمندگی سرشون الان پایین) و دلیل غیبت من در این چند وقت که می تونم بگم بی سابقه بود : من و وروجک تو این هفته به شدت مریض بودیم و بد حال به لطف آقای همسر یک هفته ای آنفولانزا گرفتیم و بعد هم آسیاب به نوبت به وروجکمون منتقل شد و من هم بی حالی مریضی خودم رو داشتم هم عذاب وجدان مریض کردن وروجکم و الانم به طور کامل بهبود پیدا نکردم اما خدارو شکر وروجک الان خوبه و این عالیه.........(الهی هیچ وقت مریض نشی عشقم) اون روز اول که انقدر حال بچم بد...
30 دی 1391

روزمرگی9ماهگی

                   سلام به وروجک خودم اومدم تا چند تا از عکسای خوشگلت رو تو آلبوم قشنگت ثبت کنم این عکسها مال دیروز که داشتیم می رفتیم ناهار خونه ی مامانی مژگان چون زهرا ناز اینا اونجا دعوت بودن واسه همینم حسااااااااااااااااابییییییییییییییی خوش تیپ کرده بودی تا بری پیش دوست جوووووووونت .و از امروز بگم که بابائی شدیدا مریض شده و از دیشب تب کرده و آدم با دیدنش جیگرش کباب میشه و توهم از امروز یکم آبریزش داشتی نمی دونم که مال تو یه سرماخوردگی ساده یا نه؟!!(امیدوارم هر دوتاتون زود زود خوب شید عزیزان من)       ...
11 دی 1391

کریسمس مبارک عشقم

                        این روز ها خیلییییییییییی دندونت اذیتت می کنه و مامان از ناراحتی تو خیییلیییییییییییی ناراحته و دعا می کنه که زودتر این درد دندون تموم شه عشق مامان..... و دیگه اینکه مروارید خوشگلت دیگه کاملا معلوم شده منم دنبال تدارکات جشن دندونیت هستم و می خوام به بهترین نحو انجامش بدم البته امیدوارم ...... واینکه ما نزدیک سال ٢٠١٣ هستیم و می خوام کریسمس رو به وروجکم و همسر خووووووووبم که همیشه تو همه ی زمینه ها کمک می کنه تبریک بگم و بگم که خیلییییییییییییییییییییییییی دوسشون دارم و خدارو برا...
8 دی 1391

اولین یلدا با حضور تو....

 پاییز تموم شد و زمستون داره جاشو می گیره و امشبم آخرین شب پاییزه و البته با شب های دیگه فرق داره اول اینکه طولانی تر از همه ی شب هاست و دوم اینکه امسال یلدا تو در کنار مائی و این شب رو تبدیل به زیباترین و طولانی ترین شب سال کردی عشق مامان یلدات مبارک ..... امسال یلدا شور و حال دیگه ای داشت و من و بابائی از بودن تو در کنار مون احساس فوق العاده ای داشتیم واااااقعا خوشحال بودیم که تو فرشته ی کوچولو رو کنارمون داریم امسال یلدا همه رفتیم باغ پدرجون امسال یه مهمون کوچولوی دیگه هم داشتیم یعنی زهرا ناز خانوم که دیشب در کنار ما بود و با هم چنین شب قشنگی رو جشن گرفتیم و شاد بودیم الته از ١٠ به بعد هم رفتیم خونه بابا بزرگ بابائ...
1 دی 1391
1